بعد عیدی
چند وقتیه به دلیل مشغله کاری نتونستم عکسای رایان جونو بزارم حدود بیست روزه که سر کار می رم و رایانم پیش پرستاره اولش خیلی برا هر دومون سخت بود ولی الان عادت کردیم رایان جون تو این مدت خیلی تغییر کرده حسابی غذا می خوره وموقع غذا خوردن ما هم سفره رو بهم می ریزه برا همین مجبوریم تو صندلیش ببندیمش خزیدنو چهار دست و پا رفتنم داره یاد می گیره و حسابی شیطون شده اینم عکسای بعد عید رایان در کویر طبس مدل جدید خوابیدن رایان رایان حسابی دوست داره تو تختش بازی کنه و یادم رفت بگم سعی می کنه بایسته اینم اولین تجربه تنها غذا خوردن رایانه البته بیشتر با غذا بازی ...
نویسنده :
محبوبه
21:09
اولین کلمات
راستی یادم رفت بگم رایان دد رو خیلی وقته می گه و الانم ب ب یاد گرفته می گه و برا همین باباییش حسابی ذوق داره بیشترم دوست داره با باباییش صحبت کنه و بازی منو که می بینه یاد شیر خوردنو خوابیدن میفته ...
نویسنده :
محبوبه
18:11
عکسای عیدی
انگاری همین دیروز بود که منتظر به دنیا اومدن رایان بودیم و حالا رایان کوچولوی ما داره 9 ماهش می شه و مامانش مجبوره بره سر کار راستی اول قرار بود ما اسم پسر کوچولومونو بزاریم پویان ولی در اخرین روزها با پیشنهاد دایی مجتبی رایان شد یه خبر مهم هم اینکه اولین دندونای رایان تو عید ریشه زد و الان رایان 5 تا دندون داره و حسابی منو گاز می گیره اینم عکسای عیدی رایان و باباییش روز 13 بدر امان از دست این دو تا دایی ...
نویسنده :
محبوبه
17:56
عید عید عید اومده.....
سال نو مبارک پسر ناز من سال خیلی خوبی رو برا همه آرزو می کنم شاد و سلامت باشید از ته دل از خدا می خوام نی نی هایی که امسال به دنیا اومدنو حفظ کنه ایشاله سالهای سال زیر سایه پدر مادراشون زندگی کنن ...
نویسنده :
محبوبه
12:19
هفتمین ماهگرد
رایان عزیزم هفتمین ماهگردت مبارک رایان عزیز من دیروز هفت ماهش تموم شد باورم نمی شه اینقدر زود گذشته رایان کوچولو حسابی شیطون شده همش می خواد بازی کنه حسابی هم بچه های دیگه رو دوست داره تا یه بچه دیگه می بینه فوری شروع به دست و پا زدن می کنه رایان گلم زنده و سالم باشی ...
نویسنده :
محبوبه
11:48
اولین غذا
قربونش برم اینقدر با اشتها فرنی می خورد که نگو ...
نویسنده :
محبوبه
21:27