رایان رایان ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات رایان

شش ماهگی و سفر به قشم

پسر  ناز من شیش ماهگیت مبارک    ببخشید که بازم دیر پست گذاشتم برات مسافرت که می ریم نمی تونم برات پست بزارمناز نازی من دیگه غذا خور شده  یه کمی هم می تونه بشینه        هفته پیش مسافرت قشم بودیم البته از دست این پسر نتونستم خرید کنم تا می رفتیم بازار بهانه گیری می کرد رایانه دیگه.....     اینم عکسای گل پسر                                                                  از دست این دایی مرتضی ...
2 اسفند 1392

به بهانه 150 روزگی......

وای ناز پسر من چند روز پیش 5 ماهش تموم شد خیلی زود میگذره انگار همین دیروز به دنیا اومد  رایان جون الان من و باباییشو خیلی خوب میشناسه  یه کمی می تونه بشینه و سعی می کنه سر پا وایسته یه ماه دیگه غذا خور می شه  موقع خواب باید حتما آواز بخونه  تا کم کم خوابش ببره  همیشه پسر گلم می خنده  همیشه خندون باشی مامانی 150 روزگیت مبارک راستی این بابای رایان طاقت نیاورد و اخرش موهای رایانو کوتاه کرد ...
17 دی 1392

لباس زمستونی

این لباس زمستونیا اینقدر دست و پا گیرن که بچه نمی تونه تکون بخوره  طفلی رایانم تو این لباسا نمی تونست جا بجا بشه  ...
11 دی 1392

رایان وشیشه

با توجه به اینکه من  مجبورم چند ماه دیگه برم  سر کار تصمیم گرفتیم رایانو به شیشه خوردن عادت بدیم اینم اولین شیشه خوردن جدی رایانه قربونش برم نصفشو ریخت زمین ...
4 دی 1392

پاییز زیبا خداحافظ

هفته پیش طبس بودم این عکسم از طبیعت زیبای روستای خرو علیا نزدیک طبسه خیلی خوش گذشت و خیلی طبیعت تماشایی داشت رایان جونم با باباییش و دختر خاله هاش و دایی مجتبی جونشه ...
1 دی 1392