سال نو........
سال نو همگی مبارک........
نیمه دوم سال پیش برای ما خیلی غم انگیز بود اول دایی عزیزم به رحمت خدا رفتن و بعد عمه مهربانم
الهی که خدا به بازماندهاشون صبر زیادی عطا کنه
رایان جون ما حسابی بزرگ و شیطون شده بعضی مواقع حسابی کلافم میکنه
ولی در هر صورت بازم شیرینی زندگی من و باباش هست امسال دومین عیدی هستش که پسری ما کنار ما هست
از ته دل از خدا می خوام رایان جونمو برام صحیح و سالم نگه داره
و اما پیشرفتهای رایان .....
پسری ما هنوز حرف نمی زنه فقط با اشاره منظورشو می رسونه گاهی کلمه هایی مثل مامان و بابا و عکسو میگه
اما بازم خیلی تلاش نمی کنه ظاهرا می خواد یه دفعه حرف بزنه
رایان جون در نمایشگاه کودک ومادر
اینم اولین سفر پسر گلی به مشهد مقدس
و اینم شهر زیبای ما رایان جون و دخترخاله هاش در باغ گلشن
رایان روز 12 فروردین در روستای ییلاقی خور
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی